شاید خواندن این گزارش نفس تان را بگیرد+این پرونده بسته شد

 و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا* انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزآء و لا شکورا

امروز سالگرد نزول سوره انسان در شان کرامت و فضیلت خمسه طیبه است.

این فراخوان مربوط به جوانی است که با داشتن 2دختر خوب و دوست داشتنی مدتی قبل با هزینه ای هنگفت توموری را از سرش خارج کرده و امروز در حالی زمین گیر خانه است که از شرمندگی خانواده اش نمی داند چه بگوید و چه انجام دهد.

لطفا فراخوان امروز همت را با کمی دقت بخوانید.

به آدرس مراجعه میکنیم. در یکی از کوچه پس کوچه های یکی از مناطق اطراف میدان شوش تهران؛ طبقه چهارم آپارتمانی 50متری  که بالارفتن از پله ها نفس مان را می گیرد.

بعد از باز شدن در خانه اولین کسانی که می بینید، دختران 8ساله و 2ساله ای است که با شیرین زبانی به شما سلام می کنند و بعد هم مادرشان خیر مقدم می گوید تا وارد خانه شویم.

کمتر موردی برخورد می کنیم که جوانی حدودا 30 ساله دچار ناراحتی قلبی باشد ولی خب نیروی جوانی پدر این بچه ها باعث می شود به این عارضه کمتر توجه کند و امور روزمره خود را پیگیری کند.

مدتی کارمند قراردادی یک مجموعه بوده اما در جریان سیاست های تعدیل نیرو، بیکار می شود.

پس از مدتی برای امرار معاش در زیرزمین کوچک آپارتمانشان شروع به ساختن بعضی وسایل چوبی کوچک مثل جاکفشی و قفسه های کوچک می کند.

متاسفانه پس از مدتی به دلیل فشار روحی شدید دچار سردردهای شدیدی می شود. پس از مراجعه به پزشکان متخصص و انجام چند مرحله آزمایش و عکسبرداری های مختلف، مشخص می شود که توموری بدخیم در سر ایشان وجود دارد که هرچه سریعتر باید جراحی و از سر خارج شود و الا با خطر مرگ روبرو خواهد شد.

پزشکان برای جراحی وی هزینه های مختلفی تا پنجاه میلیون تومان اعلام می کنند که در نهایت با توافق یکی از پزشکان این جراحی توسط یکی از آنها با هزینه حدود16میلیون تومان انجام می شود که البته همه این هزینه را از دامادشان قرض می گیرد که این روزها در گیرودار ازدواج دخترش است و شدیدا به این پول نیاز دارد.

البته هنوز مراحل درمانی اش تمام نشده و باید تا 3 سال حداقل تحت نظر پزشک و معالجات مختلف باشد.

تنهادرآمدشان یارانه ای است که در کنار مختصر همراهی و کمک پدرش دریافت می کند تا آبرومندانه فعلا صورتشان را سرخ نگه دارند.

2دختر نازنین هر روز شاهد جاری شدن خونابه از جراحات ناشی از عمل پدر هستند و امیدوارند پدرشان هر چه زودتر از بستر برخیزد و با آنها بازی کند اما دغدغه پدر خجالتی است که در صورتش موج می زند. خجالت از همسر فداکار و دختران مهربانش تا شرمندگی از نزدیکانی که به آنها مدیون است و نمیداند دست خالی باید چگونه دین خود را ادا کند.

با لطف خدا و شما مهربانان این پرونده

با جمع آوری مبلغ 16میلیون تومان بسته شد

 

 

تذکر مهم:

در صورت عبور کمکهای اهدایی از سقف مورد نیاز، در موارد خیر بعدی صرف خواهد شد.

لینک:

عصر ایران

شفاف

فردا

جهان

تعامل

رویش

نیمروز

رجا

اقتصاد ایران آنلاین

مشرق

جوان

باشگاه خبرنگاران جوان

حدید

سراج24

تابناک

ایران آباد

افکار نیوز

اعتدال

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *